خیلی داغه ، دارم می میرم . . .

منتشرشده: 2013/08/09 در کمی بیشتر فکر کنیم, تاریخ

سال ۱۹۷۲ ، دهکده ی «ترنک بنگ» در ویتنام جنوبی ، صدای انفجار ناشی از بمباران هوایی ، نیک اوت در آن زمان ۲۱ ساله بود و برای آسوشیتدپرس عکس می گرفت ، با صدای فریاد دخترکی که در اثر سوختگی فریاد میکشد : « خیلی داغه ، دارم می میرم ، آب می خوام به من آب بدید » به سمت جاده برگشت ، دوربینش همیشه آماده بود ، در آن لحظه عکسی گرفت :

001

شاید هیچ وقت فکر نمیکرد که این عکس روزی سرنوشت جنگ رو تحت تأثیرقرار بده ، دخترک عریانی که در عکس می بینید « کیم فوک » نام داشت ، در اثر بمبارن دو تن از افراد خانواده اش رو از دست داد و لباس هاش آتش گرفت و آنقدر سوخت تا مجبور شد اونا رو پاره کنه و از تنش در بیاره . پسر بچه هایی که در عکس میبینید عموزاده های دخترک هستن .

عکاس به دلیل برهنه بودن دخترک در انتشار عکس تردید کرد اما ، شخصی به نام « هورست فاس » که مسؤل بخش عکاسی خبرگزاری بوده در انتشار عکس پافشاری می کنه و در نهایت روز بعد همه مردم دنیا این عکس رو در صفحه اول نیویورک تایمز میبینن .

002

سیاسیتمدارن آمریکا در اصالت این عکس تشکیک می کنن ، اما دیگه فایده نداره چون مردم با دیدن این عکس به واقعیت کریه این جنگ پی بردن !! با وجود این که این دختر هنوز هم زندست هیچ کسی تا امروز در اصالت این عکس شک نکرده :

008

این عکس روند جنگ رو تغییر داد ، خیلی از سربازایی که بعد از پایان جنگ تونستن به آمریکا برگردن به نیک اوت ( عکاس ) گفتن که به خاطر عکس اونه که چنین امکانی رو پیدا کردن .

و اما بعدش ، نیک اوت گفته وقتی عکس رو گرفته دیگه تمایل نداشته عکس بگیره ، فقط میخواسته به اون دختر کمک کنه . تو اون صحنه تعدادی از روزنامه نگاران بریتانیایی هم حضور داشتن که با قمقمه خوشون به دخترک آب میدن و بعد همراه نیک اوت دختر رو کول میگیرن و به بیمارستان میرن :

004

این دختر بعد از ۱۴ ماه بستری بودن پر بیمارستان و انجام دادن ۱۷ عمل جراحی حالش بهتر میشه و میتونه به زندگیش ادامه بده

005

چند روز پیش سالگرد چهل سالگی این عکس بود ، این عکس بلافاصله بعد از انتشارش بازتاب زیادی پیدا کرد و به نماد مبارزات ضد جنگ تبدیل شد ، در سال ۱۹۷۲ این عکس برنده جایزه پولیتزر و World Press Photo شد . 

سوال اینجاست اصلا چرا همچین جنگ هایی شروع میشن ؟ یه بار هم که شده خیلی جدی به این سوال فکر کنیم . . . 

بیان دیدگاه